تمدن نوین اسلامی

ساخت آینده انقلاب اسلامی با توجه به تمدن سازی

تمدن نوین اسلامی

ساخت آینده انقلاب اسلامی با توجه به تمدن سازی

تمدن نوین اسلامی

امام خامنه ای:
ما به دنبال الگوی مطلوب و آرمانی خودمان هستیم، که یک الگوی اسلامی ایرانی است؛ از هدایت اسلام سرچشمه می گیرد، از نیازها و سنتهای ایرانی بهره می برد؛ یک الگوی مستقل. البته امروز محققین و صاحب نظران تلاش های فراوانی هم دارند می کنند برای اینکه این الگو را تدوین کنند
مردادماه 92

  • ۱
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

حجت‌الاسلام کشوری: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم محمد صلی الله علیه و آله و سلم و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین سیّما بقیة الله فی‌الأرضین ارواحنا لآماله الفداء و عجّل الله تعالی فرجه الشریف.

خیلی خوشحال هستم که گزارشی از مسائل مرتبط با مسأله مهم الگوی پیشرفت اسلامی را خدمت شما ارائه می‌کنم. همانطور که برادران عزیز استحضار دارند ما در فصل تدوین برنامه ششم کشور قرار داریم. البته علی‌القائده برنامه ششم کشور می‌بایست تا به حال تصویب شده بود و برای اجرا ابلاغ می‌شد ولی به دلائلی -که عرض خواهم کرد- در این دوره، فصل تدوین برنامه‌های میان‌مدت بیش از فصل‌های مشابه برنامه‌ریزی طول کشیده است.

به هر حال برنامه ششم در حال تدوین است و به نظر ما این برنامه یکی از خطرناک‌ترین برنامه‌هایی است که در طول دوران برنامه‌ریزی در ایران تدوین شده یا در حال تدوین است. محضر مبارکتان عرض کنم که سابقه برنامه‌ریزی در ایران به سال 1327 باز می‌گردد؛ یعنی اولین برنامه‌ای که در ایران نوشته شده مربوط می‌شود به سال 1327. این برنامه -که به برنامه اول عمرانی موصوف است- تدوین و اجرا شد و به همین ترتیب قبل از انقلاب 5 برنامه نوشته شد و پس از انقلاب نیز 5 برنامه تدوین گردید؛ یعنی در واقع برنامه ششم، برنامه یازدهم کشور محسوب می‌شود. به نظر ما این تک‌برنامه‌ای که در حال تدوین است از لحاظ فنی و از این حیث که مشکلات مردم را حل نخواهد کرد، از تمام این 10 برنامه -با کمال تأسف حتی از برنامه‌هایی که قبل از انقلاب نوشته شده‌اند- بدتر است. به نظر من برنامه ششم مکمل برجام است؛ یعنی اگر شما برجام را یک برنامه اجرایی می‌دانید که ماهیت آن استحاله‌ی انقلاب و به رسمیت‌شناختن نظام استکبار است؛ باید بدانید که برنامه ششم ادامه‌ی برجام است؛ به عبارت بهتر جزء برنامه‌هایی تکمیلی‌ای است که اگر ما به آن توجه نکنیم انقلاب را عمیق‌تر از آنچه تصور می‌کنیم استحاله خواهد کرد. به هر حال مسأله برنامه ششم یکی از مسائلی بوده که ما از آغاز سال 1394 تمام فعالیت‌های جاری خودمان را تعطیل کردیم و به تمام دوستانی که به حل مشکلات مردم و انقلاب علاقه دارند نیز توصیه نموده‌ایم که این برنامه را بازخوانی کنند.

زمان، بسیار محدود است ولی ده‌ها ساعت می‌توان راجع به این برنامه و راه علاج آن صحبت کرد. اما بنده به میزان همین وقت محدود، برخی از اشکالات این برنامه را خدمت دوستان برمی‌شمارم. به نظر من باید زمان گفت‌وگو راجع به برنامه ششم را قدری بیشتر بکنیم. دوستان ما در تعابیر خود می‌گویند: برنامه ششم، برنامه جامعِ غربی‌شدن ایران است؛ یعنی در هر حوزه‌ای که شما فکر بکنید برنامه‌ای طراحی شده که هویت ملی، انقلابی و دینی ما را در همین حوزه‌ها به چالش می‌کشد.

بنده راجع به این مسأله چند نکته را مطرح می‌کنم و امیدوارم که بتوانیم در جلسات دیگر این موضوع را بشکافیم. من همیشه این را به دوستان عرض کرده‌ام و برای خود من نیز خاطره‌ای است و شاید به جناب آقای الله‌کرم نیز این مطلب را گفته باشم. در سال 1387 وقتی مجموعه‌ی کارهایی علمی‌ای که جریان غرب‌گرا در ایران انجام می‌دادند را رصد می‌کردیم، به یادداشت و نظریه‌ای برخوردیم به نام نظریه سیاست خارجی توسعه‌گرا که در تعارض با قانون اساسی و آرمان‌هایی است که امام راحل عظیم‌الشأن و آیت‌الله امام خامنه‌ای حفظه الله تعریف کرده‌اند.

بنده بسیار مختصر و شاید در حد دو صفحه‌ی A4یادداشتی نوشتم و گفتم که چنین نظریه‌ای در مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین شده است. سپس این یادداشت را به یکی از رسانه‌ها دادم و منتشر کردند و پس از آن نیز با بسیاری از دوستان راجع به آن صحبت کردم و این ماجرا گذشت. سال 1387 سالی بود که ما این یادداشت را نوشتیم و سالی که نظریه سیاست خارجی توسعه‌گرا تدوین شده بود سال 1385 -یعنی یک‌سال بعد از روی کارآمدن دولت نهم- بود. دوستان این مطلب را خیلی جدی نگرفته و گفتند که این نیز نظریه‌ای می‌باشد که مطرح شده است. بعدها وقتی آقای ظریف -وزیر محترم خارجه- راجع به برجام گزارش می‌دادند از ایشان پرسیدند که برجام و مدلی که دولت در روابط بین‌الملل دنبال می‌کند بر اساس چه نظریه‌ای است؟ ایشان پاسخ دادند که ما بر اساس نظریه سیاست خارجی توسعه‌گرا عمل می‌کنیم. یعنی کمتر از 10 سال این نظریه به یک سند تبدیل شد و حالا می‌بینیم که این سند اجرایی شده ولی مشکلات مردم حل نشده است و تحریم‌ها نه‌تنها رفع نشده بلکه افزایش یافته است. درست است که آقایان می‌خواهند بگویند برجام آفتاب تابان است ولی این آفتابِ فرضی هیچ سودی به رکود مملکت نرسانده است. البته این مسأله برای ملت ایران تجربه‌ای خواهد شد.

به هر حال برجام مسیر خود را طی می‌کند و من نمی‌خواهم راجع به برجام صحبت کنم. اعتراض من به دوستان -خصوصاً جناب آقای الله‌کرم- و سایر دوستان اندیشمندی که در این جلسه حضور دارند این است که؛ چرا ما باید موقعی به این نظریه توجه کنیم که به برنامه‌ی عملیاتی تبدیل شده و انقلاب را به چالش می‌کشد؟! آیا کیّس‌بودن و هشیاری نباید ما را به این نتیجه برساند که باید جلوی این تحولات نامطلوب را از سرمنشأ بگیریم. بعدها من به یکی از این دوستان گفتم: چرا وقتی ما این یادداشت را نوشتیم شما توجه نکردید؟ ایشان پاسخ دادند اصلاً باورمان نمی‌شد که این نظریه بعدها به مبنای برنامه‌ریزی در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل تبدیل شود. یک نظریه مطرح شده که به [مبنای برنامه‌ریزی] تبدیل گردیده است. شما اگر همین حالا -که برجام میوه این نظریه است- در فضای مجازی جست‌وجویی پیرامون نقدِ سیاست خارجی توسعه‌گرا داشته باشید، شاید چند یادداشت در نقد این نظریه پیدا بکنید که این یادداشت‌ها نیز برای دوستان ما می‌باشد که این نظریه را نقد کرده‌اند. عرض بنده این است که ما در کشور در یک دعوای فکری قرار داریم و وقتی دعوا و نزاع از نوع فکری است باید به مسائل، ورود فکری-فرهنگی داشته باشیم. بنده در محضر شما عرض می‌کنم که ده‌ها نظریه‌ی معیوب مانند سیاست خارجی توسعه‌گرا پشتیبان برنامه ششم کشور هستند. عرض بنده این است که مبادا غفلت شما باعث شود تا برنامه ششم تبدیل به قانون گردد و 10 یا 20 سال بعد ببینید که این برنامه مانند حکم کنترل جمعیت -که جزء احکام برنامه بوده و حالا فهمیده‌ایم که چقدر خطرناک و ضدهویت اسلامی-انقلابی ماست- می‌باشد.

اجازه بدهید بنده اصل قضیه را توضیح دهم؛ امروز بنده به خاطر همین مطلب به این‌جا آمده‌ام. البته نمی‌خواهم بحث مفصل بکنم ولی لیستی از اشکالات را خواهم گفت. فرصت باید تفصیلی‌تر باشد تا بتوانم برنامه ششم را بشکافم. ما امروز به یکی از مراکز مطالعاتی -که پشتیبان برنامه ششم می‌باشد- رفته و برخی از این اسناد را دوباره مرور کردیم. این نظریات در برنامه ششم وجود دارند و ما باید برنامه ششم را جدی بگیریم. بنده در بعضی از گفت‌وگوهایم راجع به برنامه ششم این تعبیر را بیان کرده‌ام که برنامه ششم یک تراژدی است و تراژدی‌تر از این برنامه، تراژدی غفلت حزب‌الله از این برنامه‌ی خطرناک است. این همان مسأله‌ای است که بنده می‌خواهم خدمت شما عرض کنم؛ همه ما انقلاب را قبول داریم و می‌خواهیم به سمت زمینه‌سازی ظهور حرکت کنیم ولی گاهی اوقات غفلت‌های ما از حوزه‌های فکری-فرهنگیِ انقلاب باعث می‌شود که از نقاط به اصطلاح پژوهشی، طراحی‌هایی در کشور اجرا شود و ما 10 یا 20 سال بعد متوجه عوارض آن بشویم. یکی از این عوارض، مسأله کنترل جمعیت بود که بنده عرض کردم. قصد من در این جلسه این است که مثال‌هایی را از این برنامه را بزنم و نمی‌خواهم مطلبی را توضیح بدهم.

در برنامه ششم بندی مربوط به محصولات تراریخته وجود دارد. حتماً شما این‌روزها در رسانه‌ها می‌بینید که راجع به محصولات تراریخته صحبت می‌کنند.محصولات تراریخته محصولاتی هستند که دستکاری ژنتیکی شده‌اند و تغییراتی در ژن‌های آنها ایجاد شده است. معروف‌ترین مثال‌هایی که همه می‌دانند این است که در ایران برخی از اقلام کشاورزی مانند برخی از اقلام ذرت یا برنج، آب‌خوار بوده و آب زیادی را مصرف می‌کنند، یا اینکه برخی از اقلام کشاورزی در مقابل آفات ناتوان هستند و با اندک آفتی از بین می‌روند. به همین دلیل در این محصولات تغییرات ژنتیکی ایجاد می‌کنند تا در مقابل آفات مقاوم شوند یا سطح آب‌خواری آنها کاهش یابد. اینها معروف‌ترین مثال‌هایی است که در مورد محصولات تراریخته مطرح می‌شود. قرار است این طرح با تأکید بر برنج و گندم در طول سال‌های اجرای برنامه ششم در ایران اجرا شود. اما آیا محصولات تراریخته همین چیزی است که دوستان می‌گویند؟ یعنی آیا فقط یک تغییر ژنتیکی به منظور مقاوم‌کردن اتفاق افتاده و هیچ آثار سوئی ندارد؟ من فقط همین را به شما عرض بکنم که این مسأله به قدری خطرناک است که در بسیاری از کشورهای دنیا اولاً محصولات تراریخته -به خصوص مواد غذایی- را کمتر از 10% وارد بازار می‌کنند. ثانیاً وقتی وارد بازار می‌کنند به صورت درشت بر روی آن می‌نویسند که این محصول، تراریخته است و هر کسی بخورد مسئولیت عواقب این کار به پای خود اوست. این محصولات منشأ اصلی بسیاری از سرطان‌ها هستند و اصلاً خرید و فروش آنها در برخی از کشورها ممنوع می‌باشد. مسأله به قدری خطرناک است که وزیر محترم خارجه فعلی ما 10 یا 15 سال پیش نامه‌ای به برخی از مسئولین داخلی نوشتند که در فضای مجازی نیز در دسترس است. ایشان از محصولات تراریخته به عنوان سلاح کشتار جمعی تعبیر کرده‌اند؛ یعنی گاهی می‌خواهند مردم ایران را با بمب اتم از بین ببرند و گاهی نیز محصولات غذایی را وارد می‌کنند و 10 سال بعد بسیاری از ملت ایران عقیم می‌شوند. وقتی بنده می‌خواهم راجع به مسأله برنامه ششم با شما صحبت بکنم یکی از مثال‌های این برنامه محصولات تراریخته است. البته دوستان فشارهای زیادی می‌آورند و ظاهراً عقب‌نشینی‌هایی نیز اتفاق افتاده است ولی شما می‌دانید که ما از این عقب‌نشینی‌های ظاهری سابقه خوبی نداریم. آنها چیزی می‌گویند ولی در عمل [بر خلاف حرف خود] عمل می‌کنند. این اتفاق در بحث برجام رخ داد؛ مذاکره‌کنندگان در مصاحبه‌ها می‌گفتند ما از خطوط قرمز عبور نکرده‌ایم ولی بعدها معلوم شد که نه چند سانتی‌متر یا چند متر بلکه کیلومترها از خطوط قرمز عبور کرده بودند. مسأله محصولات تراریخته یکی از [مسائل برنامه ششم] است.

مثال دیگری راجع به برنامه ششم عرض بکنم. قرار است طبق برخی‌ از بندهای برنامه ششم دانشگاه‌های معتبر بین‌المللی در ایران شعبه بزنند. این چه اشکالی دارد؟ برخی از افراد ساده‌اندیش بوده و می‌گویند که این، تبادل علمی است.

حاضرین: با این کار افکار و مغزهای الکلی را وارد کشور می‌کنند.

حجت‌الاسلام کشوری: مسأله پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. شما باید توجه داشته باشید که در پس ورود دانشگاه‌های بین‌المللی در ایران چه طرحی وجود دارد. یا اینکه [برای توجیه این کار] می‌گویند: چون در ایران فرار مغزها وجود دارد ما شعبه دانشگاه کمبریج را در ایران تأسیس می‌کنیم تا فرار مغزها رخ ندهد و افراد در شعبه ایرانی این دانشگاه درس بخوانند، خلاصه سعی می‌کنند نقاط مثبتی را مطرح بکنند.

اما یکی از اشکالاتی که به این طرح وارد است [شناسایی نخبگان می‌باشد.] بالآخره در قضیه نخبگان هسته‌ای -که به شهادت رسیدند- کاملاً برای ملت ایران کاشف به عمل آمد که اینها نخبگان ما را شناسایی کرده و به موقع ضربه‌ای را به این نخبگان می‌کنند؛ برخی از آنها را شهید کرده و برخی دیگر را تطمیع و جذب می‌کنند. وقتی این دانشگاه‌ها در ایران باز شوند هر چقدر هم که مسائل امنیتی را رعایت بکنید اولین کاری که انجام می‌دهند این است که نخبگان ما را شناسایی می‌کنند. با این تفسیر فرض کنید که ما وارد یک جنگی بشویم. در اینصورت اگر در این فضای جنگی، اطلاعات آنها راجع به نخبگان ایران دقیق باشد می‌توانند در فضای جنگی ورود پیدا کرده، نخبگان ما را حذف نموده و کشور را فلج بکنند. شبیه این طرح در عراق اتفاق افتاد و این باید برای ما عبرت شود؛ در آمار آمده است که در زمان جنگ عراق حدود 4000 متخصص عراقی در بخش‌های مختلف را ترور کردند. یعنی کشور کاملاً وابسته می‌شود. در اینصورت ما نمی‌توانیم و نباید بگوییم که در این طح تبادل علمی اتفاق می‌افتد؛ زیرا طرف ما، طرف کاملاً شرور و بدعهدی بوده و بغض او با ملت ایران واضح است. چند بار دیگر این مسأله باید روشن شود که شما می‌گویید ما می‌خواهیم کار علمی انجام بدهیم؟

اشکال دومی که به این طرح وارد می‌باشد این است که وقتی نخبگان در این دانشگاه‌ها درس می‌خوانند، موضوعِ پایان‌نامه‌هایی که می‌نویسند حل مسائلی است که غربی‌ها به آن مبتلا می‌باشند؛ یعنی مثلاً کشور آلمان یا کشور انگلستان در بخش صنعت یک مسأله لاینحل دارند و نخبه ما را جذب کرده و به آنها می‌گویند: بر روی این مسأله کار کنید و اگر پاسخ آن را آوردید ما به شما مدرک دکتری می‌دهیم. این دومین عیبِ این طرح است. بنده اسناد برنامه ششم را دیده‌ام. دقت کنید دانشگاه‌هایی که می‌خواهند در اینجا فعالیت بکنند، دانشگاه‌های خود را در ایران مشروط به حل مسائل ما باز نمی‌کنند؛ بلکه مسائل خودشان را می‌آورند و این به معنای گسترش فضای ترجمه و تقلید در کشور است؛ یعنی ملت ایران بیت‌المال را خرج کرده و جوانی را به سطح نخبگی رسانده است و حالا که می‌خواهد به ثمر برسد این نخبه باید مسأله‌ی فلان‌کشور اروپایی را در داخل کشور خودمان حل بکند. اگر دقت بکنید متوجه می‌شوید که این نوعی استعمار است. بنده در مورد بُعد امنیتی این طرح نرمش قهرمانانه می‌کنم و می‌گویم ان شاء الله این بعد اتفاق نمی‌افتد و نخگبان ما را برای ترور شناسایی نمی‌کنند ولی وقتی در برنامه ششم مسائل ملت ایران را معلوم نکردید طبق چه مکانیزیمی [جلوی مشکل دوم را می‌گیرد؟] قطعاً هیأت علمی و اساتید این دانشگها‌ها از خارج می‌آیند. در اینصورت آنها موضوع پایان‌نامه‌ها را چگونه تصویب می‌کنند؟ آیا اقتصاد مقاومتی را تحلیل می‌کنند؟! قطعاً اینطور نمی‌شود.

این یک مثال دیگر است و ده‌ها مثال دیگر مانند مسأله‌ی پیوست‌های فرهنگی و تحول در نظام آموزش و پرورش وجود دارد. شما می‌دانید اینطور نیست که حتماً وقتی بچه‌های خود را وارد نظام آموزش و پرورش می‌کنیم انسان‌های پخته‌تری باشند و بعد از طی دوران تحصیل، انسان‌های بامهارت‌تری از آنها متولد شود. نمونه این مسأله، شهر تهران است که 38% طلاق در آن وجود دارد. در جاهای دیگر کشور نیز طلاق داریم ولی در شهر تهران 38% طلاق وجود دارد. وقتی بسیاری از پرونده‌های طلاق تهران را نگاه می‌کنید درمی‌یابید که عامل این طلاق‌ها، مشکل اقتصادی نیست، چون درآمد در این شهر خوب است؛ بلکه عامل این طلاق‌ها مشکل فرهنگی می‌باشد. ولی چه کسی باید فرهنگ خانواده‌محوری را در پسر و دختر ما -که حالا کارشان به طلاق کشیده است- تقویت می‌کرد؟ این، وظیفه‌ی نظام آموزش و پرورش است. نظام آموزش و پرورش ما ریاضی، فیزیک و زیست درس می‌دهد ولی همین افرادی که ریاضی، فیزیک و زیست می‌خوانند وقتی به زندگی مشترک می‌رسند زندگی‌شان دوام نمی‌آورد. مهارت‌های زندگی و اجتماعی یک مسأله بسیار مهم است. من لازم می‌دانم در اینجا تأکید کنم که در بسیاری از کشورهای غربی -آخر قبله برخی‌ها غرب است- آموزش و پرورش، انتقال مهارت‌های اجتماعی را اصل قرار می‌دهد نه علوم پایه را. آنها با خود می‌گویند این فردمی‌خواهد در جامعه زندگی بکند و ما باید همین موضوع را در ذهن او بزرگ کرده و او را از این حیث پخته بکنیم. بنابراین نظام آموزش و پرورش کشور ما حتماً نیاز به تحول دارد. ولی در برنامه ششم تنها حکمی که راجع به آموزش و پرورش بحث کرده، حکم خرید خدمات از بخش خصوصی و تعاونی است؛ یعنی قرار است مدارس خصوصی شکل بگیرد. ولی در این برنامه راجع به محتوای نظام آموزش و پرورش صحبتی نشده است. امام راحل عظیم‌الشأن -خدا ایشان را رحمت کند- می‌گفتند: «این دبستانی‌ها و جوانان همه‌چیز ملت هستند.» ولی در حال حاضر این جوانان خوب تربیت نمی‌شوند؛ 38% طلاق یک مصیبت بزرگ در جمهوری اسلامی است. من گاهی در جلسات خودمان به آقای رئیس جمهور عرض می‌کنم که شما می‌فرمایید کشور ایران دچار رکود است و ما نیز این را قبول داریم ولی قطعاً 38% طلاق به میزان رکود اهمیت داشته و یک معضل محسوب می‌شود، اما برنامه ششم اصلاً نگاهی به این مسأله ندارد. حتی برخی از دوستان در دولت این مسأله را تئوریزه می‌کنند؛ من شنیدم مصاحبه‌ای صورت گرفته مبنی بر اینکه چون حضرت معصومه علیها السلام مجرد بودند پس مجردبودن دخترها اشکالی ندارد. شما استدلال را نگاه کنید! حضرت معصومه علیها السلام کفو نداشتند ولی آیا دلیل تجرد جوانان ما نداشتن کفو است؟

حاضرین: اصلاً حکومت، ازدواج با ایشان را منع کرده بود.

حجت‌الاسلام کشوری: بله در زندگی حضرت معصومه علیها السلام مسائل مختلفی مانند فشارهای سیاسی وجود داشته است. عرض بنده این است که خوب‌بودنِ مجردی را تئوریزه می‌کنند! در حالی که اگر شما خانواده را از دست بدهید همه‌چیز را از دست داده‌اید؛ اخلاق، اقتصاد، امنیت و ... را از دست می‌دهید و ما باید به این مسأله به عنوان یک هشدار نگاه بکنیم. 38% طلاق در تهران یک مسأله بسیار مهم می‌باشد که برنامه ششم به آنها توجه نکرده است. عرض می‌کنم که وقت تنگ است و برنامه ششم نیز اشکالات عدیده‌ای دارد. الآن نمی‌توانم بحث را بشکافم، زیرا زمان تمام می‌شود و مجبور به قطع بحث می‌شویم. البته ما در جاهای دیگر نیز راجع به برنامه ششم بحث کرده‌ایم. در یک جمله برنامه ششم کشور نفوذ را قانونی می‌کند؛ یعنی به وسیله برنامه ششم پدیده نفوذ به صورت غافلانه قانونی خواهد شد. نفوذ چهار نوع است - فکری-فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی- و مصادیقی در برنامه ششم وجود دارد که هر 4 نوع نفوذ را قانونی می‌کند. مسأله دانشگاه، نفوذ فکری-فرهنگی و نفوذ امنیتی می‌باشد. مسأله تراریخته‌ها نفوذ امنیتی است. باید مسئولین و نخبگان ما توجه نموده و فکر نکنند که مسأُله امینتی فقط این است که در فلان منطقه یک بمب بگذارند. عقیم‌سازی در سطح یک ملت نیز یک تهدیدی امنیتی است؛ [در اثر این محصولات] فردا نسل یا حسین‌گو نخواهیم داشت یا بسیار کم می‌شوند. البته برخی از افراد ممکن است این مسائل را باور نکنند.

در ایام عید خلوتی شد و فرصتی فراهم آمد، قدری مطالعه کردیم راجع به 10 میلیون نفری که در زمان جنگ جهانی با هماهنگی انگلیس‌ها و روس‌ها در ایران کشته شدند. این اتفاق حدود 100 سال پیش رخ داد؛ 10 میلیون ایرانی را در محاصره قحطی انداختند و آنها مردند. اینها در این مملکت 10 میلیون آدم کشته‌اند و حالا می‌خواهند به شکل دیگری نفوذ بکنند. من خواهش می‌کنم برنامه ششم کشور را بازخوانی بکنید؛ زیرا این مسأله مهم‌تر از تمام مسائلی است که شما مطرح می‌کنید. ابعاد این برنامه را بحث کنید. یکی از مهمترین مشکلات برنامه -که بعداً باید در مورد آن بحث بکنیم- این است که این برنامه نسبتی با الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت ندارد. رهبری معظم 10 سال است که راجع به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت صحبت می‌کنند ولی برنامه ششم با نگاه نهادگرائی و در برخی از موارد با نگاه نئوکینزی طراحی شده است. بعداً باید این مسائل را بشکافیم. اگر توفیقی بود و جلسات مفصل‌تری برگزار شد راجع به این برنامه‌ی خطرناک گزارشاتی را به صورت دسته‌بندی شده ارائه می‌کنم.

  • ۹۵/۰۲/۰۵