1. الگوی مصرف اولین تجویز الگوی غربیست که تا به آن عمل نکنید، نمی توانید در فرهنگ، سیاست و اقتصاد غربی هضم شوید. بنابراین غرب تلاش می کند تا با تمام وجود جامعه شما را به آن سوق دهد از فیلم ها تا نوع پوشش، از اقتصاد تا تعاملات روز مره، از فرهنگ حاکم بر جامعه انقلابی تا سبک زندگی؛ دائما تلاش می کند تا شیوه زندگی خود را به شما القا نماید. مصرف گرایی یکی از مهمترین تجویزات الگوی غربی است. که چندی از نتایج آن را در پی می آوریم.
1- تاخیر در ازدواج. الان در کشور ما سن متوسط ازدواج حدود 26 سال برای مردان است. در خود کشورهای غربی تقریبا دیگر ازدواجی رخ نمی دهد و همه اینها تاثیرات مدرنیسم بر جامعه است. ازدواج که تا حدود 200 سال پیش امر مهم و ضروری در جامعه اروپا تلقی می شد الان به یک امر اجباری در این جامعه تبدیل شده است.
اسلام ما امر به ازدواج زود هنگام می نماید. خداوند می فرماید: «شما ازدواج نمایید روزیتان را خودم متکفل می شوم.» انسان ها هرچه از معارف ایمانی دورتر می شوند نیاز به آن را در خود بیشتر احساس می کنند و اگر برای امیال فطری خود پاسخ درست پیدا نکنند آنگاه ناخواسته پاسخ های غیرمرتبط می دهند. مثلا میل به موسیقی و...
2- فاصله افتادن بین اعضای یک خانواده. همه اعضاء خانواده باید همواره تلاش نمایند که اقتصاد خانواده دچار افت نشود. پدر و مادر هر دو نان آور خانواده محسوب می شوند. و فرزندان توسط دولت تربیت می شوند بدور از مهر و عاطفه پدرانه و مادرانه.
اسلام به انسان دستور می دهد که روزانه بخشی از زندگیتان را به خانواده اختصاص دهید و به مسائل خانواده رسیدگی نمایید. به تربیت فرزندان، به نیازهای عاطفی همسر و... .
3- زن بعنوان نیروی کار در جامعه. زنان جامعه نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند بنابراین باید در الگوی غربی زن منشا درآمد باشد که بتواند محصولات مصرفی را بیش از پیش مصرف نماید. خود بیشتر در ویترین جامعه به نمایش بگذارد محصول مصرفی بیشتر مصرف کند.
در الگوی اسلامی زن منبع تولید اخلاق در جامعه است نه منبع درآمد در کنار مرد. و به زنان توصیه می شود که کمتر از منزل خارج شوند و مانع التزازات نفسانی در جامعه شوند. یا بقولی از دام زن مرد به معراج می رود.
4- و...
این معارف کجا و سبک زندگی غربی کجا؟؟؟!!!
2. در الگوی اقتصاد غربی ضریبی برای نفوذ عدالت در جامعه وجود ندارد و تنها ضریب نفوذ برابری توزیع درآمد مورد بررسی قرار می گیرد که اصطلاحا به آن ضریب جینی گفته می شود.
این موضوع بخش مهمی را در اقتصاد نشان می دهد. در الگوی اقتصاد غرب اصلا عدالت معنا ندارد که بخواهیم عادلانه با ما برخورد بکنند. عدالت کجا و غرب کجا... از نیازهای اساسی امروز جامعه ما این است که بدانیم نسبت ما و عدالت در جامعه چیست؟ و چطور می توان عدالت را در جامعه بوجود آورد؟ ساختن فرمول و روشی برای محاسبه عدالت در جامعه به این منظور برای کشور و دولت عدالت محور بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد.
3. الگوی غربی جامعه را به سوی افزایش جرم در جامعه پیش می برد.
3.1. ترویج الگوی مصرف غربی در خانواده (توضیح آن در بالا رفت)
3.2. افزایش تخصص محوری در جامعه. به جامعه می گوید شما لازم است که تنها یک تخصص داشته باشید و برده نظام سرمایه داری هستید و تنها در حیطه تخصص خود حق اظهار نظر دارید.
امام خامنه ای در این زمینه می فرمایند: «...تخصّصگرایى به معناى محدود کردن ذهن و فکر انسان، یک نکتهى برجستهاى نیست - که همینطور تخصّصها پشت سر هم همدیگر را میشکافند، یک تخصّص کوچکترى، دائرهى محدودترى بهوجود مىآید؛ به یک معنا بهخاطر رسیدگى به وضع زندگى انسان در آن تخصّص خاصْ چیز خوبى است، امّا به یک معنا محدود کردن انسان است - چون ظرفیّت ذهن انسان خیلى وسیع است و میتواند در همهى این امور صاحبنظر باشد. اینجور نباشد که کسى که پزشک است، مثلاً در زمینهى علوم دینى یا در زمینهى فلسفه، یک آدم عامىاى محسوب بشود؛ نه، چقدر خوب است که یک پزشک، در زمینهى علوم دیگر - در زمینهى علوم عقلى، در زمینهى علوم دقیقه، مسائل گوناگون طبیعى - حدّاقل صاحبِ اطّلاع باشد و این کار را ما بتوانیم در کشورمان پیش ببریم. البتّه به معناى تعطیل کردن تخصّصها بههیچوجه نیست، بلکه به معناى بهرهمند کردن ذهن متخصّصین از محیطهاى فراتر از حدّ تخصّص آنها است.»بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت علامه قطبالدّین شیرازی
4. نگاه الگوی غربی به زن بعنوان نیروی کار اما در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بعنوان نیروی تولید اخلاق در جامعه نگاه می شود.
این موضوعات تنها گوشه ای از تعارضات الگوی غربی و اسلامی است و اگر با نگاه دقیق تر به آن پرداخته شود قطعا موارد بیشتری و دقیق تری را می توان مشاهده کرد.
- ۹۱/۱۲/۰۳