بسم الله الرحمن الرحیم
حجت الاسلام علی کشوری صبح روز چهار شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ با حضور و سخنرانی در جمع ائمه جماعات و ارکان مساجد شهر مشهد مقدس مدیریت شهری مبتنی بر tod و طراحی شهری فعلی مشهد را عامل اصلی تضعیف مساجد و ماهیت محله ها در شهر مشهد معرفی کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نقشه راه دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی نگاه توریستی به فعالیت های شهری مشهد را زمینه ساز سکولار شدن این شهر و واتکانیزه کرده حوزه علمیه دانستند و آینده هویتی شهر را به تقویت مدیریت شهری محله محور وابسته دانستند. متن کامل سخنرانی ایشان در "همایش فصلی ارکان مساجد مشهد مقدس" را در ادامه بخوانید و صوت این سخنرانی را از اینجا استماع بفرمائید.
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
بسم الله الرحمن الرحیم. من اجازه میخواهم یک قدری متفاوت مطلبی را خدمت دوستان گزارش دهم. پیشاپیش از اینکه بیان بنده صریح است و حاوی انتقاد نسبت به هملباسیهای خودمان و بعضی دیگر از مسئولین است از دوستان عذرخواهی میکنم.
البته همانطوری که فرمودند این بحث یک بحث مستوفایی است؛ من فقط طرح مسئله میکنم و سعی میکنم محضر شما راجع به این مسئله مهم تعارف نکنم. عرضم را با یک سؤالی محضر فضلای محترم و علمای حاضر در جلسه شروع میکنم: سؤال بنده این است که اگر ما تصمیم بگیریم که مسجد را به محور محله تبدیل کنیم یعنی کارکردهای مسجد را قدری ارتقا بدهیم از این حالتی که الان دارد و دارای فوائد کمی است، آن را به یک مرکز تمدنی و حکومتی تبدیل کنیم مثل آنچه در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود. چه مانعی سر راه این کار مبارک وجود دارد؟ آیا الان مثل هزار و چهار صد سال پیش است که اگر ما تصمیم گرفتیم مسجد را به مرکز ادارۀ مشکلات مردم و حل و فصل مسائل مردم تبدیل کنیم مانعی وجود ندارد؟ یا موانع، اقدامات قبیلههایی مثل قریش است که علیه پیامبر رقم میزدند؟ یا نه! در عصری که مدرنیته غلبه دارد و برنامهریزی مبتنی بر توسعه غربی وجود دارد یک مانعی بر سر راه است که اگر ما به آن توجه نکنیم قطعا آن ایدۀ مبارک محوریت دادن به مساجد شکست خواهد خورد.
اگر این مطلبی که بنده عرض میکنم - بنده توفیق داشتم حدود دو دهه روی این مسئله مطالعه کردهام - محل توجه آقایان علما نباشد یعنی اولا به آن توجه نکنند و بعد هم با مردم درمیان نگذارند، اگر به این مسئلهای که عرض میکنم توجهی نشود، مساجد ما هر روز سکولارتر خواهد شد کار آمدی مساجدِ ما کاهش پیدا خواهد کرد و جذبه مساجد کم میشود. پس سؤال این است چه مانعی وجود دارد بر سر راه اینکه ما مساجد را مرکز محله کنیم؟ در عصر برنامهریزی غربی چه مشکل اساسیای بر سر راه این مسئله وجود دارد؟ این مسئلهای است که خواهش میکنم به آن توجه کنید. البته ممکن است فضلای محترم که در جلسه هستند راجع به این مسئله فکر کرده باشند ولی مجموعه گفتگوهایی که من از این تریبون شنیدم و قبلا هم از مراکز رسیدگی به امور مساجد در شهرها و استانهای دیگر استماع کرده بودم انگار این را القا میکند که حواس ما تا الان به این مسئله نبوده یا کم بوده است. لذا جا دارد اگر میخواهیم انشاءالله در آیندۀ کشورمان، مساجد به مرکز تفکر برای حل مسائل مردم تبدیل شود به این مانعی که من میگویم توجه شود.
ما در شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی معتقدیم که مهمترین مانع احیای مساجد، مسئله مدیریت شهری مبتنی بر TOD است. مدیریت شهریای که الان شهرها را اداره میکند، یک کارکردهایی را برای خودش تعریف میکند که مسجد در آن کارکردها جایگاهی ندارد. اگر هم میبینید وقتی خیابانی را میکِشند یا یک محلهای را بازآفرینی شهری میکنند، یک تکه زمینی را به مسجد اختصاص میدهند، این به خاطر این است که مسجد، وقف است و نمیتوانند آن را حذف کنند. وگرنه اصل داستان این است که مدیران شهری ما برای مسجد به عنوان یک ساختار اجتماعی هیچ تعریفی در ذهنشان نیست. آنها وقتی میخواهند مثلا در همین شهر مشهد یک مرکز اجتماعات تعریف کنند در میدان شهدا تالار اجتماعات تعبیه میکنند. به آنها میگوییم این تالار اجتماعات را برای چه ساختید؟ میگوید برای اینکه مردم را جمع میکنیم و با آنها گفتگو کنیم. میپرسیم مگر این کار کار مسجد نیست؟ یا شما را بیپاسخ میگذارد یا یک جواب بیربط میدهد. آن کسی که مدیریت شهری میکند نه اینکه خودش هم عمداً بخواهد این کار را بکند بلکه به دلیل مفاهیم غلطی که در ذهنش است عملا مسجد را حذف میکند. حالا این مثالی بود که عرض کردم. بنابراین به مسئله مدیریت شهری باید فکر کنیم. مدیران شهری ما باید مفاهیم حوزه برنامهریزی خود را عوض کنند.
من قبلا که سند توسعه شهر مشهد را میخواندم، - نمیدانم شما اهالی مشهد و بزرگان مشهد این سند ضال را خواندهاید یا نه – دیدم که قرار است در دو دهه آینده، شهر مشهد شهری مثل دبی شود! البته به این مطلب تصریح نکرده بودند ولی مدیران شهری که بنده با آنها گفتگو میکردم به صراحت گفتند مشهد در آینده سه مزیت توریستی دارد: توریسم اول مشهد توریسم سلامت است. حتما دیدهاید که آقایان وزارت بهداشت به اینجا دائما علاقه نشان میدهند و میخواهند اینجا دائما بیمارستان و کلینیک بسازند و دارند از منطقه، انسانها را دعوت میکنند که به اینجا بیایند و درمان شوند. چرا؟ چون از طریق بیمارستان و درمان میتوان کسب درآمد کرد. توریسم دوم مشهد چیست؟ اینکه قرار است مشهد به یک مرکز تفریحی تبدیل شود. همین پارکهای آبی و اشکال مختلفی از تفریح که دارند در این شهر تعریف میکنند. و العیاذ بالله، من از حضرت اباالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام عذرخواهی میکنم ولی آقایان تصریح میکنند که سومین مزیت توریستی شهر مشهد، توریسم زیارت است. یعنی میگویند از زائر باید برای شهر کسب درآمد کنیم. یعنی نگاهشان به مسئله، اقتصادی صِرف است.
اینها را بعضی از مدیران گفتند اینها برای کره مریخ نیست: در همین شهر برخی از مدیران گفتند و ما هم در آن جلسات بودیم گفتند ما فلان پارک مشهد را ساختیم زائر نیم ساعت در حرم امام رضا علیه السلام است و به دلیل اینکه ما این کار را کردیم ماندگاریاش در شهر پنج شش ساعت بیشتر شده است. بنابراین اقتصاد شهر مشهد بیشتر رشد پیدا کرده است. لذا مثلا در سند آمده است که شهر مشهد در آینده خود یک شهر اقتصادی است، یک شهر توریستی است. برای قم و اصفهان هم همین نقشه را دارند
ما مدیریت شهری را درسهای حوزه بحث نمیکنیم! در منابرمان برای مردم هم نمیگوییم! آقایان افقی چیدهاند که هیچ ربطی به هویت اسلامی ایرانی ندارد. خواهش میکنم این را بررسی کنید میشود نظرسنجی کرد: الان مسافرینی که به مشهد میآیند - خصوصا نسل جوان – بخشی از انگیزهشان اختصاص به این پیدا کرده که بیایند در مشهد، یک کار تفریحی انجام دهند. یعنی اگر این مدیریت شهری حاکم باشد، مشهد در آینده دیگر قطب زیارت نیست. من نمیخواهم الان تلخ حرف بزنم: حرفهای صریحتری دارم، وقت و مجالش نیست، شماها هم برای این بحث خسته هستید وگرنه ده دسته اقدامی که آقایان زیر سایه بیتفاوتی من و شما دارند انجام میدهند که لیبرالیسم و فردگرایی در این شهر اصل شود را [خدمتتان گزارش میدادم.] لذا از قدیم هم گفتهاند که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند! نمیشود ما از این طرف بگوییم مسجد محور است و آقایان از آن طرف در نقشه مدیریت شهری مشهد حرفهای دیگری را جلو ببرند. من اینجا برای اینکه در روز قیامت بار از دوش من برداشته شود با صراحت عرض میکنم: آقایان اگر این رورال سند توسعه شهر مشهد ادامه پیدا کند و این کالبدی که الان برای شهر مشهد دارند درست میکنند ادامه پیدا کند دو دهه دیگر نه تنها مساجد محور نیستند بلکه از این هم منزویتر هستند!
لذا به ایدۀ مدیریت شهری محلهمحور به عنوان جایگزین فکر کنید که من اگر در یک جلسهای شد آن را توضیح میدهم. آن موقع اگر ما محله داشتیم و محله را تعریف کردیم مسجد محور محله خواهد بود ولی اگر قرار باشد به جای محله، مجتمعهای آپارتمانی باشد، به جای اینکه کارکردهای فرهنگی و دینی احیا شوند - مثل اینکه برادرمان گفتند مساجد، متکفل شغل شوند و بعضی از کارهای دیگر را در دستور کار قرار دهند – و قرار باشد آقایان همۀ این کارها را انجام بدهند ما هم با [سکوتمان] در پروژه واتیکانیزهکردن مشهد، نقش ایفاء کرده ایم! مگر در دنیا مسیحیت چه اتفاقی افتاده است؟ آقایان پاپها در یک جایی برای مردم بحث میکنند مدیریت بقیۀ شهر به دست دیگران است. حالا اگر عمری بود و توفیقی بود یک نشست تخصصی برای این بحث مدیریت شهری محلهمحور بگذاریم.
من عرایضم را جمع میکنم، خلاصه سخن بنده این است که مسجد در محله دوام میآورد و مدیریت شهری مبتنی بر TOD – که مخفف کلمه Transit Oriented Development هست – محله و ماهیتش را از بین برده و [مسجد] را به یک ساختمان کمخاصیتی در یک گوشهای از چارچوبهای شهری تعبیه میکند. این خلاصه عرض بنده بود. انشاءالله اگر به "مدیریت شهری محلهمحور" تفکر کنیم دو دهه دیگر انشاءالله شهر مشهد در راستای انقلاب اسلامی و زمینه سازی ظهور تغییر مسیر خواهد داد و یک شیفت معکوسی در برنامههایش پیدا خواهد شد. از اینکه عرایض بنده را در این وقت کم استماع فرمودید از همه شما تشکر میکنم. اگر دوستان خواستند این بحث مدیریت شهری محلهمحور را پیگیری کنند فعلا از طرف مجموعه ما دو جلد کتاب در رسانهها و ابزارهای ارتباطی الگوی پیشرفت اسلامی منتشر هست. از همه شما عذرخواهی میکنم.
و الحمد لله رب العالمین
- ۹۸/۰۷/۱۷